ارايه دهنده محصولات و خدمات دیجیتالی

جستجو

Need for Speed : Most Wanted

تومان۳۵,۰۰۰

Need for Speed : Most Wanted

 

تمام گیمرهایی که اهل بازی های مسابقه ای هستند، با نام Need For Speed آشنایی دیرینه دارند. ما هم امروز نسخه ای کم حجم از بازی فوق العاده زیبا و خاطره انگیز Need For Speed Most Wanted را برای شما آماده کرده ایم.

داستان بازی اینگونه آغاز می شود که شما مدت زیادی از شهر خود دور بوده اید و حالا بازگشته اید تا دوباره قدرت خود را در عرصه رانندگی به همه اثبات کنید. در زمان غیبت شما، رانندگانی مدعی، شهر را به یک میدان جنگی تبدیل کرده اند و با تقسیم شهر به منطقه های مختلف، هر کدام کنترل یک منطقه را در دست گرفته اند.

شما با هریک از این سردسته ها، در منطقه خودش مسابقه می دهید و با شکست آنها، به سراغ فتح منطقه بعدی می روید.
شما در تعمیرگاه هایی که در چند جای مختلف در شهر تعبیه شده، می تواند به تعویض اتومبیل خود بپردازید و یا اتومبیل موردنظرتان را آپگرید کنید. در رابطه با تغییر و اضافه کردن ویژگی های ظاهری اتومبیلتان نیز گزینه های زیادی در این بخش طراحی شده که می توانید از آنها استفاده کنید.

 

Need For Speed: Most Wanted

سری نید فور اسپید به مانند بسیاری از فرنچایزها در دنیای بازی‌های رایانه‌ای، مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته.
از عرضه‌ی عناوین جهان‌ آزاد و یا خطی آرکید تا نسخه‌هایی که بیشتر حالت شبیه ساز رانندگی به خود گرفته بودن، در هر نسل شاهد عناوین مختلف و گوناگونی از این فرنچایز لذت بخش و دوست‌داشتنی هستیم.
نکته‌ی جالب توجه این هست که اگر از طرفداران پر و پا‌قرص این سری سوال کنیم که بهترین تجربه شما از این فرنچایز در کدوم نسخه رقم خورده، بدون شک نام نسخه‌ی اول most wanted را خواهیم شنید.
این عنوان با داشتن گیم‌پلی‌ و هندلینگی لذت بخش و روان، در کنار ویژگی‌های منحصر به فردی مثل قابلیت مکث زمان، جا پای خودش را به عنوان بهترین نسخه‌ی این سری در دل طرفداران ثبت کرد.
لازم به ذکر است که این نسخه با مجموعا فروش ۱۶ میلیون در سراسر جهان، لقب پرفروش‌ترین نسخه‌ی این فرنچایز را هم به خودش اختصاص داده.
امروز با ما در بررسی تک‌تک اجزای این بازی، که نهمین نسخه از سری بلند بالای نید فور اسپید محسوب میشه و برای کنسول‌های نسل ششم و همچنین رایانه‌های شخصی عرضه شده، همراه باشید.
البته در بعضی موارد، مقایسه‌ی کوچکی هم با نسخه‌های دیگر این سری داشته‌ایم تا بیشتر شاهد پیشرفت و یا پسرفت‌های به وجود آمده در طی چند سال عرضه‌ی پیاپی این سری باشید.

با وجود گذشت چیزی در حدود ۱۶ سال از عرضه‌ی بازی، گیم‌پلی هنوز تازگی و طراوت خودش را حفظ کرده است.

Need For Speed: Most Wanted

سری نید فور اسپید به مانند بسیاری از فرنچایزها در دنیای بازی‌های رایانه‌ای، مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته.
از عرضه‌ی عناوین جهان‌ آزاد و یا خطی آرکید تا نسخه‌هایی که بیشتر حالت شبیه ساز رانندگی به خود گرفته بودن، در هر نسل شاهد عناوین مختلف و گوناگونی از این فرنچایز لذت بخش و دوست‌داشتنی هستیم.
نکته‌ی جالب توجه این هست که اگر از طرفداران پر و پا‌قرص این سری سوال کنیم که بهترین تجربه شما از این فرنچایز در کدوم نسخه رقم خورده، بدون شک نام نسخه‌ی اول most wanted را خواهیم شنید.
این عنوان با داشتن گیم‌پلی‌ و هندلینگی لذت بخش و روان، در کنار ویژگی‌های منحصر به فردی مثل قابلیت مکث زمان، جا پای خودش را به عنوان بهترین نسخه‌ی این سری در دل طرفداران ثبت کرد.
لازم به ذکر است که این نسخه با مجموعا فروش ۱۶ میلیون در سراسر جهان، لقب پرفروش‌ترین نسخه‌ی این فرنچایز را هم به خودش اختصاص داده.
امروز با ما در بررسی تک‌تک اجزای این بازی، که نهمین نسخه از سری بلند بالای نید فور اسپید محسوب میشه و برای کنسول‌های نسل ششم و همچنین رایانه‌های شخصی عرضه شده، همراه باشید.
البته در بعضی موارد، مقایسه‌ی کوچکی هم با نسخه‌های دیگر این سری داشته‌ایم تا بیشتر شاهد پیشرفت و یا پسرفت‌های به وجود آمده در طی چند سال عرضه‌ی پیاپی این سری باشید.

با وجود گذشت چیزی در حدود ۱۶ سال از عرضه‌ی بازی، گیم‌پلی هنوز تازگی و طراوت خودش را حفظ کرده است.

گیم پلی بازی؛ متنوع و لذت‌بخش

اول از همه تنوع مراحل را در این نسخه بررسی می‌کنیم.

همین‌جا خدمت شما عرض کنم که از نظر تنوع مراحل، گوناگونی ماموریت‌ها، آزادی عمل و … این نسخه حتی از عناوین نسل هشتمی سری هم چند سر و گردن بالاتر قرار داره و از این نظر واقعا فوق‌العاده عمل کرده.

تنوع مراحل در بازی بسیار رضایت بخش بوده و انواع مختلفی را از جمله “رفتن از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر”، “با حداکثر سرعت از یک سری چک پوینت‌ها گذشتن”، “در یک حلقه‌ی مشخص سه بار رانندگی کردن و اول شدن” و یا “مراحلی که فرار یا از بین بردن ماشین‌های پلیس” را شامل میشه؛ چندین و چند نوع مرحله‌ی گوناگون را در خودش جای داده که میشه گفت از این نظر، بهترین نسخه در سری محسوب میشه.

حال آن‌ که یکی از اساسی‌ترین مشکلات دو نسخه‌ی اخیر این فرنچایز، یعنی need to speed:heat و need for speed:payback، همین عدم تنوع در مراحل و تکراری شدن بیش از حد بازی بعد از چند ساعت بازی‌کردن محسوب میشه.
کاشکی سازند‌ه‌های محترم EA بازی‌های قدیمی خودشون را الگو قرار بدن!

تنوع مراحل در بازی بسیار رضایت بخش بوده و انواع مختلفی را از جمله “رفتن از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر”، “با حداکثر سرعت از یک سری چک پوینت‌ها گذشتن”، “در یک حلقه‌ی مشخص سه بار چرخیدن و اول شدن”، و یا “مراحلی که فرار یا از بین بردن ماشین‌های پلیس” را شامل میشه، چندین و چند مرحله‌ی گوناگون را در خودش جای داده که میشه گفت از این نظر، بهترین نسخه در سری محسوب میشه.

برخلاف نسخه‌ی ۲۰۱۲ که مانع‌های متعدد و غیرمنطقی در جای جای بازی، لذت سریع رانندگی کردن را اونم برای یک عنوان آرکید (که قرار نیست خیلی زیاد مهارت محور باشه) از بین می‌برد، موانع و پیچ‌های جاده‌ای در این نسخه در عالی‌ترین شکل ممکن قرار داده شدن به طوری که نه بازی خیلی زیاد آسون باشه، نه خیلی زیاد هم سخت و رو اعصاب!
در نسخه‌ی need for speed: most wanted 2012، بارها پیش اومده بود که کلی از رقیبان مسابقه جلوتر بودم و نزدیک خط پایان، به دلیل ترافیک خیلی شدید و غیرمنطقی بازی، تصادف کرده و مجبور می‌شدم کل مرحله را از سر بگیرم. عین همین اتفاقات را هم هنگام تجربه‌ی burnout paradise مشاهده کرده بودم و واقعا خیلی روی اعصاب بودن.
در کل به شخصه درجه سختی این نسخه، یعنی nfs: most wanted 2005 رو جزو نقاط قوت اون به حساب میارم؛ به طوری که بازی در عین لذت بخش بودن، با چالش‌های متعدد و مختلفی مخصوصا در برخورد با پانزده باس بازی همراه است.

مسیرهای فرعی متعددی در بعضی مراحل و خیابان‌های واقع در مسابقات بازی جای گرفته که بعضا نقش یک میانبر و shortcut داشته و استفاده‌ی درست از آن‌ها می‌تونه شما رو در مرحله‌ای که نهایتا قراره به شکست منتهی بشه، برنده بسازه؛ البته در برخی موارد هم برعکس این قضیه را شاهد هستیم!! بله بعضا مسیرهای فرعی بازی در مسابقات نه تنها میانبر نبوده بلکه به دلیل زمین خاکی یا گلی، طولانی‌تر کردن مسیر مسابقه و یا وجود مانع‌های عجیب و غریب که در بدترین جای ممکن برای بازی‌باز قرار گرفتن، می‌تونه شما را بازنده‌ی اون مسابقه کنه که البته به نوبه‌ی خودش بسیار خوب کار شده و به چالش‌های موجود در بازی اضافه می‌کنه.
به شخصه خیلی وقت‌ها ترجیح می‌دادم از این میانبرها استفاده نکنم چون عموما به ضررم تموم می‌شدن!
در کل برای استفاده‌ی مناسب از این میانبرها، بازی‌باز باید تجربه کسب می‌کرد و به خاطر می‌سپرد که کدوم میانبرها به درد بخورن و کدوم‌ها نه که به شخصه این را یک ویژگی چالش برانگیز بسیار مثبت به حساب میاورم.

اولین نسخه از سری need for speed که در آن شاهد تعقیب و گریز بین بازیکن و پلیس بودیم، نسخه‌ی need for speed III: hot pursuit 1998 است که البته در نسخه‌ی need for speed: most wanted 2005 با گذشت هفت سال، گسترش فوق العاده‌ای رو در سیستم تعقیب و گریز شاهد هستیم که بازم از نکات مثبت متعدد این عنوان محسوب می‌شود.

بخش نسبتا زیادی از مراحل این نسخه، به تعقیب و گریز و یا از بین بردن ماشین‌های پلیس اختصاص داره.
به شخصه هنگام تجربه‌‌ی آخرین نسخه‌ی این سری یعنی need for speed: heat، بزرگ‌ترین مشکلی که با تم شب بازی، یعنی مواقعی که مسابقات غیرمجاز برگزار می‌شن دارم، اینه که بازی ابدا هیچ راه موثر و مفیدی برای فرار و خلاص شدن از دست ماشین‌های پلیس که از زمین و زمان سر بازیکن خراب می‌شن نمی‌ذاره!! مخصوصا در هیت و درجه‌ تعقیب‌های بالا عملا فرار از دست پلیس غیرممکن می‌شه!
اما در این نسخه راه‌حل‌ها و امکانات فوق‌العاده جذاب و متنوعی برای این مسئله ترتیب داده شده.
اولا وقتی از دید رس پلیس‌ها خارج شدین و فرار کردین، می‌تونین وارد یک سری مناطق خاص که در سرتاسر محیط بازی تعبیه شده (مثل کوچه‌های بن‌ بست و یا همون مسیرهای فرعی و میانبرها که خدمتتون عرض کردم) بشین و در اونجا بمونین و مخفی بشین تا آبا از آسیاب بیفته و پلیس‌های زحمتکش هم برن پی کارشون و دست از سر شما بردارن و بتونین همچون پیش به تخطی از قانون و سرعت غیرمجاز در جاده‌ها بپردازید!!!
ثانیا می‌تونین از اجزای محیطی مختلفی مثل شاب چوبی یک مغازه، پمپ بنزین، منبع بزرگ آب و یا حتی الوار و چوب‌هایی که توسط یک کامیون حمل میشن، استفاده کنید و از آن‌ها کمک بگیرین تا دمار از روزگار ماشین‌ پلیس‌های بخت برگشته درآورده و اون‌ها رو به دیار باقی بفرستین!!

می‌تونین با کمک این الوار، مسیر حرکت پلیس‌ها رو مسدود کنین و راحت‌تر خودتون رو از مخمصه نجات بدین.

نکته‌ی مهم در زمینه‌ی تعقیب و گریز بین پلیس و بازیکن در این نسخه، این هست که هرچه هیت و درجه‌ی تحت تعقیب بودن بازیکن بالاتر بره، با پلیس‌های گردن کلفت‌تر و زیرک‌تری روبه‌رو میشه که البته این سخت‌تر شدن، قطعا با افزایش هیجان برای بازی‌باز نیز همراه خواهد شد.
در کل فرار از ماشین پلیس‌های موجود در هیت و درجه‌‌ی تحت تعقیب اول خیلی راحته ولی کافیه که همین تعقیب و گریز مدتی طول بکشه و در این حین، هیت شما بالاتر بره و پلیس‌ هم زنگ بزنه به دوستاش در اتاق فرمان! و ازشون درخواست کمک و پشتیبانی کنه! خیلی سریع و در عرض چند ثانیه با ماشین‌های شاسی بلند غول پیکری مواجه می‌شین که در جلو و عقب شما سطح خیابون رو مسدود می‌کنن!
و یا حتی ماشین‌های اسپورت سیاهه ترسناکی دنبالتون میفتن که فرار کردن از دستشون ابدا آسون نخواهد بود.
در کل عملکرد بازی در زمینه تعقیب و گریز، باز هم بهترین در کل سری است و بازی، هم لوازماتی برای فرار کردن از دست پلیس رو به حد کافی در دسترس شما قرار میده و هم پلیس‌های نسبتا قوی و مجهزی رو به سراغتون می‌فرسته که برای بازیکن چالش برانگیز محسوب میشن.

یکی از ویژگی‌های خیلی مفید و کارآمد بازی، اینه که می‌تونین موقعیت خودتون در بازی را ریست کنین و مثلا اگر از مسیر مسابقه خیلی زیاد منحرف شدین، دوباره خیلی زود برگردین به مسیر اصلی و به این ترتیب به خاطر یک اشتباه، شانس برنده شدنتون به کلی از بین نره.
جدا از اینکه در نسخه‌های جدید این فرنچایز، حسابی نبود این ریست کردن به چشمم میاد، ولی این نسخه یک مشکل و شایدم باگ در این مکانیسم داره و اون هم اینه که اگه تحت تعقیب پلیس باشین و این دکمه ریست رو بزنید، یهو علامت busted در صفحه‌ی نمایش پدیدار میشه و می‌بینین که پلیس‌ها دور تا دور شما رو احاطه کردن و اومدن که کف بسته شما رو ببرن و تحویل مجری قانون بدن!!!
هرچند که ایراد بزرگی محسوب نمیشه این نکته ولی خب عملا اون ریست کردن را در جاهای زیادی از بازی (باتوجه به اینکه در طی بازی و حین انجام مراحل زیاد تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیریم) غیرقابل استفاده می‌کنه.

این نسخه یک مشکل و شایدم باگ داره و اون هم اینه که اگه تحت تعقیب پلیس باشین و دکمه‌ی ریست موقعیت ماشین رو بزنید، یهو علامت busted در صفحه‌ی نمایش پدیدار میشه و می‌بینین که پلیس‌ها دور تا دور شما رو احاطه کردن و اومدن که کف بسته شما رو ببرن و تحویل مجری قانون بدن!!!

از نظر داشتن کشش برای به اتمام رساندن بازی، که هم می‌تونه تحت تاثیر گیم پلی یک بازی باشه و هم تحت تاثیر داستان، بازی واقعا واقعا برای یک عنوان ریسینگ بی‌نظیر عمل کرده که در زیر برای شما توضیح میدم منظورم از این حرف چیه:
اولا پرولوگ و شروع بازی که واقعا شگفت انگیزه و با چند سری مسابقه‌ی جذاب و اون ماشین BMW M3 GTR معروف و دوست داشتنی این نسخه، به بازیکن نشون میده که قراره چه تجربه‌ی لذت بخشی را براش رقم بزنه‌.
آنتاگونیست اصلی بازی یعنی razor (جالبه که razor معنی ریش‌ تراش میده و این کاراکتر هم صورتش هیچ ریشی نداره!!!) قبل از شروع مسابقه، ماشین مارا دستکاری میکنه و باعث خرابی اون میشه و اونو از چنگمون در میاره.

رانندگی با این BMW M3 GTR، که یکی از فوق العاده‌ترین طرح‌های بدنه در بین ماشین‌ها، در مقایسه با کل بازی‌های ریسینگ رو شامل میشه، یکی از فوق العاده‌ترین و لذت بخش‌ترین تجربیات زندگی من را در دوران نوجوانی رقم زده بود.

برای بدست آوردن دوباره‌ی این ماشین (BMW M3 GTR) باید پونزده باس که در لیستی به اسم black list گنجانده شدن را شکست بدیم و اگه خوش شانس هم باشیم، در این حین ماشین هر کدومشون را هم به صورت رایگان و بعد از شکست باس بدست میاریم که خودش یک انگیزه‌ی فوق العاده برای ادامه دادن بازی و همچنین شکست هر باس محسوب میشه.
البته اگه نتونستین بعد از شکست باس در سیستم جوایز، ماشینشو به دست بیارین، می‌تونین به گاراژ و فروشگاه ماشین موجود در بازی مراجعه کرده و ماشین اون باس رو که الان دیگه قابل خرید شده، تهیه کنید.
در کل در هنگام شروع بازی، اکثر آیتم‌ها و ماشین‌ها برای خرید موجود نیستن و بعد از پیروزی در مسابقه‌ی با هر باس، قطعات و آیتم‌ها و ماشین‌های جدیدی برای شما باز و قابل دسترس خواهند شد که همین خودش یک حس انگیزه‌ی فوق‌العاده موثر برای پیشرفت و ادامه دادن بازی برای شما به ارمغان میاره که نهایتا اثری به غایت لذت بخش و اعتیادآور رو پدید آوردن.

همان‌طور که در بالا هم اشاره شد، سیستم پاداشی که به صورت شانسی عمل میکنه در بازی تعبیه شده و بعد از هر باس بازی قرار گرفته و به این صورت هست که برای شما ۶ تا گزینه قرار میده که می‌تونین دو تاش رو انتخاب کنین.
جایزه‌ی سه تاش که سمت چپ قرار گرفتن، غیرقابل پیش‌بینی هست و نامشخصه ولی ماهیت سه تای دیگه که عموما شامل یک قطعه‌ی افزایش دهنده و enhancer برای ماشین به حساب میان، مشخص هست.

کاشکی این سیستم فوق العاده در بازی‌های اخیر این استودیو هم وجود داشت. واقعا یادش بخیر که وقتی از بین این دوتا جایزه، یکیش ماشین باس در میومد، می‌خواستم از خوشحالی بال در بیارم و پرواز کنم! هرچند که نرفتم و زمین موندم تا نسخه‌های بعدی این فرنچایز رو هم تجربه کنم و شاهد افت چشمگیر این سری در سال‌های اخیر باشم!

سیستم پاداشی که به صورت شانسی عمل میکنه در بازی تعبیه شده و بعد از هر باس بازی قرار گرفته و به این صورت هست که برای شما ۶ تا گزینه قرار میده که می‌تونین دو تاش رو انتخاب کنین.

از داشتن انگیزه برای به اتمام رسوندن بازی خدمتتون گفتم، اینکه برای رسیدن به ماشین فوق العاده‌ پر سرعت BMW M3 GTR بازیکن مشتاقِ که هرچه زودتر برسه به بالای این بلک لیست و اون razor لعنتی را هم شکست بده و ماشینی را که با دوز و کلک از چنگمون در آورده بود را پس بگیره.
این وسط ولی یک نکته‌ی منفی خیلی خیلی بزرگ در بازی دیده میشه که اگه می‌تونستم تنها یک ایراد از بازی بگیرم، همینو می‌گفتم و به شخصه خیلی خیلی باهاش مشکل داشتم و همون موقع که بازیش کردم یعنی حدودا یازده سال پیش، حسابی حالمو گرفت؛ به طوری که هیچ وقت، هیچ وقت از یادم نمیره و هر وقت خاطرش میفتم دوباره حرص می‌خورم و اعصابم خراب میشه!!

مراحل اولیه‌ی بازی (یا به عبارتی همون پرولوگ بازی) با BMW M3 GTR شروع میشه که همون جور که گفتم رانندگی با این ماشین و مسابقه دادن با اون فوق‌العاده لذت بخشه و قطعا روی هیچ ماشینی در بازی به اندازه‌ی همین BMW M3 GTR کار نشده.
بازی خیلی زود و مثلا در عرض سه_چهار دقیقه (بدون احتساب کات سین‌ها و صحنه‌های سینمایی) این ماشین خفن رو از شما می‌گیره و شما رو مجاب می‌کنه که تلاش کنین و بازی را به اتمام برسونین و این ماشین رو پس بگیرین.

تنها کار جذابی که با این ماشین میشه انجام داد، یکی همون دو_سه مرحله‌ی اول و proluge بازیه یکی هم مرحله‌ی آخر فرار از پلیس‌ها یعنی epilogue بازی!!!
حیف از پتانسیل این ماشین با ابهت که اینجوری تلف شد! حیف.

همانند بقیه‌ی نسخه‌های نید فور اسپید، در این نسخه هم بازی‌باز می‌تونه از نیتروژن برای سرعت بخشیدن به حرکت ماشین استفاده کنه که البته یکی از مهم‌ترین و حیاتی‌ترین آیتم‌های این بازی و در کل تمام نسخه‌های سری نید فور اسپید محسوب میشه و استفاده‌ی درست و به‌جا از اون، می‌تونه ضامن برنده شدن شما در مسابقه باشه و در نقطه‌ی مقابل، هدر دادن اون می‌تونه منجر به شکست شما در مسابقه بشه.
یکی از نکات خلاقانه‌ی موجود در این نسخه اینه که هنگام استفاده از نیتروژن، صفحه‌ی بازی مات میشه و نور تشعشع شده از چراغ‌ها هم یه حالت تاری پیدا میکنه که خیلی خیلی زیاد نکته جالبی هست و گویای خلاقیت سازندگان بازی است، چرا که با تار شدن و مات شدن تصویر، حس سرعت گرفتن ماشین هرچه تمام‌تر به بازی‌باز منتقل میشه و به غوطه‌وری و فرو رفتن بیشتر اون در بازی منجر میشه.

نکته‌ی منحصر به فرد دیگر این بازی، سیستم speed breaking هست که یه چیزی تو مایه‌های همون bullet time عناوین راک‌استار محسوب میشه و برای چند لحظه، سرعت بازی را تا حد خیلی زیادی کم میکنه که برای دریفت کشیدن و یا پیچیدن و عوض کردن مسیر به شدت کمک کننده است و به نظرم برای یک عنوان ریسینگ آرکید نکته‌ی خیلی خیلی مثبتی محسوب میشه؛ هرچند که در برخی از نسخه‌های دیگر این سری، مثل nfs: carbon و nfs: underground 2 هم این ویژگی دیده میشه، ولی بنظرم در این نسخه خیلی بهتر و کارآمدتر طراحی شده.

سایه پردازی در محیط بازی واقعا فوق العاده است و در حین رانندگی در اتوبان‌ها، سایه‌ی درخت‌های اطراف جاده به زیبایی هرچه تمام‌تر بر روی زمین نقش می‌بنده.

در بخش آخر بررسی گیم‌پلی این بازی، میریم به سراغ هوش مصنوعی این عنوان.
در کل هوش مصنوعی در یک بازی ریسینگ، خیلی خیلی مهمه و اگه ضعیف کار بشه می‌تونه کل تجربه‌ی بازی‌باز را از بازی خراب کنه.
در این نسخه، همانند سایر عناوین نید فور اسپید، هوش مصنوعی دیگر رانندگان و همچنین هوش مصنوعی پلیس‌های بازی، در سطح نسبتا خوبی طراحی شده؛ هرچند که خالی از اشکال هم نیست.
برای مثال، به شخصه دیدم که باس در حین مسابقه مسیر رو کلا اشتباه بره و کلی هم بیفته عقب! بعد از اون طرف هم به شکل ناعادلانه‌ای با سرعتی چندبرابر ماشین من شتاب بگیره و دوباره اختلاف مسیر بینمون از بین بره!
و یا اینکه برام پیش اومده که پلیس‌ها از جایی که نباید دیده بشم، من را دیدن و یا در جایی که باید دیده بشم، من را ندیدن!!!
در کل این مشکلات در همه‌ی بازی‌ها، مخصوصا عناوینی که برای نسل ششم بازی‌های رایانه‌ای ساخته شدن، به چشم میاد و اونو اصلا به عنوان نقطه‌ی ضعف بزرگی به حساب نمیارم. ولی خب در کل گفتنش را هم لازم دیدم.

بازتاب نور خورشید بر سطح آسفات‌ها و جاده‌ها واقعا جذاب و شگفت انگیزه. اکثر محیط‌ها و جاده‌های بازی حالتی پاییزی دارند.

گرافیک بازی؛ کهنه ولی هم‌چنان دوست داشتنی

در این بخش، اول از همه میریم به سراغ طراحی شهر بازی و در واقع محیط مسابقات، که در یک بازی جهان آزاد، عنصر مهم و اصلی به حساب میاد.

بازی در شهری خیالی به نام rockport جریان داره که از سه بخش اصلی تقسیم شده: جنگل رُز، ساحل کمدن و داون تاون.

برای عنوانی که در سال ۲۰۰۵ عرضه شده، تنوع ساختمان‌ها فوق العاده خوبه. به شخصه وقتی چند روز پیش، دوباره به سراغ تجربه‌ی بازی رفتم تا بتونم نقد بهتری ازش داشته باشم (فکر می‌کنم از آخرین تجربه‌ام از این نسخه، یه ده سالی ‌می‌گذره، البته همون موقع پشت سر هم و بدون وقفه سه_چهار دفعه تا انتهاش رفتم و فتحش کردم و حسابی هم لذت بردم)، مطمئن بودم به دلیل قدیمی بودن بازی، با تنوع بسیار پایینی در ساختمان‌های محیط مواجه خواهم شد که البته برخلاف انتظارم بازی واقعا منو شگفت زده کرد. نه که بگم مثلا تنوع ساختمان‌های بازی خیلی خاص و شگفت انگیز بوده، نه، ولی برای عنوانی که ۱۶ سال پیش ساخته شده واقعا مناسب، کافی و رضایت بخش هست.

سایه پردازی در محیط بازی واقعا فوق العاده است و در حین رانندگی در اتوبان‌ها، سایه‌ی درخت‌های اطراف جاده به زیبایی هرچه تمام‌تر بر روی زمین نقش می‌بنده که در آن زمان، یعنی زمان انتشار بازی، واقعا نکته‌ی بسیار مثبتی محسوب می‌شده.

از طرف دیگه، متاسفانه در هنگام ظهر، نور آفتاب بازی به شدت غیرطبیعیه (مثلا در مقایسه با دیگر عناوین جهان آزاد وقت از جمله gta: san andreas) و باور کنید این را ابدا در مقایسه با بازی‌های امروزی نمیگم و این احساس را از همون روزای اولی که بازی رو تجربه کرده بودم، که چیزی حدود یازده سال پیش میشه، بهش داشتم و هنوزم در خاطرم باقی مونده؛ این نور غیرطبیعی باعث میشه محیط بازی در هنگام ظهر خیلی زیاد زرد به نظر برسه که واقعا توی ذوق میزنه و بعد یک مدت می‌تونه خسته کننده باشه برای چشم.
البته در کنار این قضیه، انعکاس و بازتاب نور خورشید بر سطح آسفات‌ها و جاده‌ها واقعا جذاب و شگفت انگیزه.
در کل باید بگم که از نظر تنوع آب و هوایی بازی عملکرد خیلی خوبی را از خودش بروز میده‌ (برای عنوانی که حدودا ۱۶ سال پیش عرضه شده) و البته یک مشکل کوچیک اینجا به چشم می‌خوره اون هم اینه که بازی سوییچ خیلی خوبی بین آب و هواهای مختلف انجام نمیده و اکثر زمان بازی در نزدیک ظهر جریان داره (که متاسفانه منم همان‌ جوری که گفتم از نور آفتابی که هنگام ظهر در بازی نمایش داده می‌شد واقعا اذیت می‌شدم؛ هرچند که ابدا قرار نیست به این خاطر نمره‌ای ازش کم کنم؛ به هر حال تکنولوژی‌های اون موقع محدویت‌های خاص خودشون را داشتن و این چیزی که گفتم صرفا احساس و نظر شخصی خودم به نور پردازی در هنگام ظهر بود.)

البته یک نکته‌ی عجیب و غریب از نظر آب و هوایی در بازی دیده میشه و اون هم اینه که در هنگام ظهر و زیر آفتاب، موقعی که توسط ماموران پلیس شناسایی می‌شید، به طرز عجیبی یهو غروب میشه و آسمونم ابری!!!

نقشه و مپ بازی و محیط‌ها و مسیرهایی که مسابقات در آن جریان داره، نه تنها بین نسخه‌های مختلف سری بلکه بین تمامی عناوین ریسینگ و مسابقه‌ای، زبان ‌زد هست و شاهد طراحی بسیار مناسبی برای محیط مسابقات خیابانی بازی هستیم.

عموم مناطق بازی حالتی پاییزی و یا تابستانی دارن و در اطراف اکثر اتوبان‌ها هم درخت‌های کوچک و یا بزرگی قرار گرفته که من دقت کردم کلا دو نوع اصلی درخت در بازی وجود داره که یک نوعش کاملا برگاش سبز بود و دیگری هم از برگ‌های زرد و نارنجی تشکیل شده که البته القای حس پاییزی هم بیشتر از همه در بازی بر عهده‌ی این نوع درخت هست. در کل مثل اکثر نسخه‌‌های نید فور اسپید، این نسخه‌ هم دارای محیطی چشم نواز و دلچسب بوده که بازیکن ابدا احساس خستگی بهش دست نمیده و کاملا از بودن در آن لذت می‌بره.
البته از نظر تنوع آب و هوایی، گستردگی‌ای همچون نسخه‌ی need for speed: run که مثلا شامل مناطق برفی هم بود، شاهد نیستیم؛ البته بازم همان‌طور که گفتم به مقتضای سال انتشار، بازی عالی عمل کرده و ابدا در این زمینه ایرادی بهش وارد نیست.

نقشه و مپ بازی و محیط‌ها و مسیرهایی که مسابقات در آن جریان داره، همان‌طور که قبلا هم اشاره‌ی کوچکی بهش داشتم، نه تنها بین نسخه‌های مختلف سری بلکه بین تمامی عناوین ریسینگ و مسابقه‌ای، زبان ‌زد هست و شاهد طراحی بسیار مناسبی برای محیط مسابقات خیابانی بازی هستیم که بالانس خیلی خوبی دارن و باعث میشن در عین حال که بازی‌باز از سرعت بالای خودروها لذت می‌بره، با چالش‌های متفاوتی هم در حین رانندگی روبه‌رو باشه.

طراحی فیزیکی ماشین‌های بازی در یک کلام خیلی خیلی محشر و عالی کار شده که عینا نسخه‌ی برگرفته شده‌ی واقعی از ماشین‌های آن زمان محسوب می‌شدن؛ البته ماشین‌های آن دسته از کمپانی‌هایی که بازی لایسنسشون را در اختیار داشته و همان‌طور که می‌دانید اثری از ماشین‌های شرکت فراری در این عنوان نید فور اسپید هم به چشم نمیاد.
مجموعا بازی چیزی بین ۴۰ تا ۵۰ ماشین مختلف را شامل میشه (در نسخه‌های مختلف، تعداد ماشین‌‌ها مختلفه و ورژن جدید و آخر بازی چند ماشین بهش اضافه می‌کنه) که از تنوع خیلی خوبی برخوردار هستن و همچنین اختلاف سرعت و قدرت و هندلینگ در آنها به خوبی دیده می‌شود.

گرافیک بازی در روزهای آفتابی خنده‌ داره و مثلا چندین مرتبه شاهد این بودم که وسط یک تکه آبی آسمان، بخش سفید بزرگی مشاهده می‌شد!

 

شخصی سازی ماشین‌ها یکی از ویژگی‌های اصلی و بارز تعداد زیادی از نسخه‌های نید فور اسپید محسوب میشه. شخصی سازی در این نسخه، به سه بخش اصلی parts، performance و visuals تقسیم میشه.

اول از همه میریم به سراغ بخش parts که شامل قطعاتی برای بزک کردن ماشین و افزایش زیبایی بصری اون میشه.
در این بخش، شما می‌تونید سپر ماشین، کاپوت، رینگ و لاستیک‌ها، سقف ماشین و در کل تقریبا تمام بخش‌های ماشین رو طبق سلیقه‌ی خودتون تغییر بدین که واقعا نکته‌ی فوق‌العاده‌ای محسوب میشه و همچنین کیفیت بافت‌ها هم در سطح خیلی خیلی خوبی قرار داره و بازی در این زمینه نمره‌ی کامل میگیره.

بخش performance هم شامل قطعات و انجین‌های مختلفیه که برای enhancement و بهبود عملکرد ماشین و افزایش سرعت و قدرت اون مورد استفاده قرار می‌گیرن که می‌تونن حتی در دریفت بازی و راحت‌تر پیچیدن هم تاثیر گذار باشن.
البته همون‌طور که ذکر کردم، همه‌ی پارت‌ها و افزایشگر‌ها در ابتدای بازی در دسترس نیستند و به مرور و با شکست باس‌های مختلف یکی یکی آزاد و قابل خرید میشن.

در نهایت میریم سراغ بخش آخر قسمت شخصی سازی که چیزی نیست جز بخش visual. در این قسمت شما می‌تونید رنگ پوسته‌ی ماشین، رنگ شیشه و پنجره‌ها، رنگ قاپ لاستیک‌ها، طرح‌ها و رنگ‌آمیزی‌های مختلف برای ماشین و در کل شخصی‌ سازی‌های مختلفی رو شاهد باشید.

از نظر گرافیکی یک نکته‌ای وجود داره که لازم دیدم ذکر کنم؛ البته قبلش بازم تاکید میکنم برای عنوانی که ۱۶ سال از زمان عرضه‌‌ی آن گذشته ابدا نقطه ضعف محسوب نمیشن اینا ولی خب ما داریم امروز این بازی رو نقد می‌کنیم، پس اشاره کردن بهشون هم خالی از لطف نیست؛
این‌که ماشین‌های پلیس به طرز خیلی عجیب و شگفت‌آوری تخریب میشن! یعنی شما به سمت چپ ماشین پلیس اصابت میکنی بعد می‌بینی که سمت راست و کاپوت و صندوق عقب ماشین پلیس هم تخریب میشه و به فنا میره و ازش دود سیاه خارج میشه!
یا مثلا برای فرار از دست پلیس‌ها به یک پمپ بنزین حمله‌ور میشی، پمپ بنزین منفجر میشه، ماشین‌های پلیس میرن هوا، و تو سالم و سُر و مُر و گنده از اونجا خارج میشی! انگار نه انگار همین چند لحظه پیش، چند گالن بنزین زیر پات مشتعل کردی!!

کیفیت بصری کات‌سین‌ها هم در سطح خوبی قرار داره، هرچند که سطح پوشش بازیگر‌های این کات‌سین‌ها، با شغل و پیشه‌‌ی اون‌ها هم‌خوانی نداره و واقعا از دیدن خانم‌ پلیس‌های محترم بازی، خجالت زده شدم!!!!

این وسط یک میای مهربون هم وجود داره که دوست و همکارمونه و اتفاقا موقع شروع بازی هم میاد و یه سلام و عرض ادبی میکنه و میگه که بچه‌های خوبی باشین و فقط هنگام بازی کردن با نید فور اسپید سرعت غیرمجاز داشته باشین نه تو کوچه و خیابون و محله‌ی شهرتون!!!
دستش درد نکنه، خیلی هم درست میگه ایشون البته!
همچنین در حین بازی، اون خانمی که صداش همش پخش میشه و میگه اینکارو بکن، اون کارو نکن، همین میا جان هستن.

بازی شامل باگ‌های متعددی میشه که البته تعدادشون خیلی خیلی اندک هست و هیچ کدوم هم game breaking نیستن و هیچ خلل خاصی در تجربه‌ی بازی‌باز به وجود نمیارن.

از شوخی که بگذریم، شایان ذکر است که گرافیک آسمان بازی در روزهای آفتابی واقعا خنده داره و مثلا چندین مرتبه شاهد این بودم که وسط یک تکه‌ی آبی آسمان، بخش سفید بزرگی مشاهده می‌شد!
چرا آخه؟!
شما که آسمانی آبی رنگ به این قشنگی تونستین در بازی بذارین، دیگه چرا وسطش را سفید رنگ کردین؟!

موقع شروع مسابقه، وقتی که هنوز در جایگاه و پلتفرم آغازین ایستاده‌ هستیم، اگه شروع کنیم به گاز دادن، در اثر اصطکاک به وجود آمده بین لاستیک خودرو و آسفالت، یک دود سفید رنگی خارج میشه که خیلی باحاله و از گرافیک نسبتا خوبی برخورداره و در کل یکی از ده‌ها نکته‌ی مثبت گرافیکی بازی محسوب میشه.

نمی‌دونم مثل اینکه قرار بوده نور آفتاب رو نشون بده! ولی واقعا کاشکی نمی‌کردن همچین کاری را!

صحنه‌ی ورودی باس‌ها به میدان مسابقه به عنوان بخشی از کات‌سین‌های بازی واقعا عالی و باحاله و کاملا برای القا و به وجود آوردن هیجان برای باز‌ی‌باز قبل از شروع مسابقه، موثر واقع میشن.
هرچند گاهی باگ‌های خنده داری هم در آن‌ها به چشم می‌خوره؛
مثلا یه بار دقیقا در یک انیمیشین مشاهده کردم که یک ماشینی اومد و با سرعت برخورد کرد به ماشین باس مسابقه ولی انگار نه انگار!! هردوتا ماشین عین قبل به مسیر خودشون ادامه دادن.
البته چون نکته‌ی مهمی هست بازم بر آن تاکید میکنم؛ این‌که به خاطر این مسائل ابدا قرار نیست از بازی نمره کنم و این‌ها برای یک بازی که ۱۶ سال پیش عرضه شده مشکل خاصی به حساب نمیان.

موقع شروع مسابقه، وقتی که هنوز در جایگاه و پلتفرم آغازین هستیم، اگر شروع کنیم به گاز دادن، در اثر اصطکاک به وجود آمده بین لاستیک خودرو و آسفالت یک دود سفید رنگی خارج میشه که خیلی باحاله و از گرافیک نسبتا خوبی هم برخورداره و در کل یکی از ده‌ها نکته‌ی مثبت گرافیکی بازی محسوب میشه.

 گرافیک فنی؛ با گذشت پانزده سال همچنان دارای مشکل

از دید فنی، بنده وظیفه دارم بازی را باتوجه به سخت‌افزارهای مرسوم و موجود زمان عرضه‌ی بازی بررسی کنم؛ وگرنه مشخصه که بازی با کارت‌های گرافیک سری بیست و یا سی انویدیا و هشت تا شانزده گیگ رم و به همراه یکی دو تا مود گرافیکی، کاملا بدون مشکل اجرا خواهد شد!
سیستم‌های معمول زمان عرضه‌ی بازی نهایتا رمشون ۱۲۵ بود یا ۲۵۶! و بازی واقعا بهینه‌سازی خوبی نداشته و پولیش نبوده!
از کسایی که اون موقع بازی را تجربه کردن سوال کنید قطعا متوجه می‌شید که اکثرا با تظیمات گرافیکی بسیار پایینی بازی را به اتمام رسوندن.
از نظر ثبات نرخ فریم هم بنده که نسخه‌ی رایانه‌های شخصی بازی را در سه سیستم مختلف تجربه کردم، شاهد عدم ثبات در نرخ فریم در جاهای متعددی بودم و لگ‌های زیادی را در بازی مشاهده کردم (برای اطمینان بیشتر حتی چندتا گیم پلی در یوتویب هم مشاهده کردم و داخل آن‌ها هم شاهد لگ‌های متعددی بودم.)

همان‌طور که در بخش گیم‌پلی هم متذکر شدم، بازی شامل باگ‌های متعددی میشه که البته تعدادشون خیلی خیلی اندک هست و هیچ کدام هم game breaking نیستن و هیچ خلل خاصی در تجربه‌ی بازی‌باز به وجود نمیارن؛ در کل از نظر باگ، باتوجه به تاریخ عرضه‌ی بازی، به جز یک مورد خاص که در بخش گیم‌پلی ذکر کردم، هیچ مشکل خاص و بزرگ دیگه‌ای مشاهده نمیشه و عمده‌ی مشکلات فنی بازی در همون عدم ثبات نرخ فریم و لگ و پولیش نشدن خلاصه میشه.

صداگذاری؛ جذاب، لذت‌بخش و غیرقابل وصف

طبق سنت همیشگی سری بازی‌های نید فور اسپید، این نسخه‌ هم از ساندترک‌ها و موزیک‌های فوق‌العاده‌ای تشکیل شده که از تنوع بالایی هم برخوردار هستند و از این نظر هم سازندگان سنگ تموم گذاشتن.

در حین مسابقات، در مواقعی که تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیریم و یا زمانی که از دست آن‌ها فرار می‌کنیم، در منوهای بازی و خلاصه در همه جا آهنگ‌های فوق‌العاده‌ای پخش میشه که کاملا هم با تم و فضای اون لحظه هماهنگ هستن و بدون شک از نظر صداگذاری بازی نمره‌ی کامل دریافت میکنه.

صدا گذاری انجین و موتور ماشین‌ها هم هرچند که در حد عناوینی مثل فورتزا هورایزن نیست (و توقعی هم ازش نمیره که باشه)، خیلی خوب کار شده و ایراد خاصی به آن وارد نیست.

این بزرگوار razor هستن، آنتاگونیست اصلی بازی که خیلی هم پر مدعاست. جالبه که razor معنی ریش تراش میده و این کاراکتر هم صورتش هیچ ریشی نداره:)

داستان: دارای اشکال ولی کافی و مناسب

در کل داستان برای یک بازی ریسینگ و مسابقه‌ای، نکته‌ی خیلی مهمی محسوب نمیشه و همین که بازی‌باز یک انگیزه‌ی درونی برای به اتمام رساندن بازی در خودش ببینه کافی است که البته من در بخش گیم پلی هم ذکر کردم، بازی از این نظر عملکرد خیلی خوبی داشته و بازی‌باز مشتاق هست تا به پایان برسه و ماشین اصلی بازی رو دریافت کنه.
اکثر داستان بازی، با سکانس‌های سینمایی از پیش تعیین شده که البته عموما در مراحل ابتدایی قرار داده شدن تعریف میشه. لازم به ذکره که این کات‌سین‌ها از دید اول شخص روایت میشن.
کیفیت کات‌سین‌ها خیلی خوب کار شده و از مدل‌ها و بازیگران مختلفی در این بخش استفاده شده که علاوه بر میا (که قبلا ازش اسم بردم)، کاراکتر و بازیگر شخصیت razor هست که نقش مهمی رو در بازی داره.
بازی بازیگرها یکم مسخره و بچه‌گانه به نظر میرسه ولی صدا گذاری آن‌ها در وضعیت بهتری قرار داره.
در کل از نمایشی که در کات‌سین‌ها دیدم، کاملا مشخص بود که بازیگرها وکاراکترها (مخصوصا razor و cross) دارن حداکثر تلاششون رو می‌کنن که خودشون رو جدی و پرتنش نشون بدن و همین یکم خنده دار به نظر می‌رسید؛ مخصوصا کاراکتر razor که ادعای خالصه واقعا!!!

البته که اگر یک بازی ریسینگ، کلا هیچ داستانی هم نداشته باشه، بازم نقطه ضعف خاصی حساب نمیشه؛ آن هم تازه یک بازی که ۱۶ سال پیش ساخته و عرضه شده.
لذا بازی nfs: most wanted از نظر داستانی هم به نسبت یک بازی ریسینگ، خیلی خوب عمل کرده‌.

خوشبختانه این ماشین در دیگر نسخه‌های نید فور اسپید، از جمله nfs: carbon و یا حتی nfs: heat هم دیده میشه و در اونجا هم می‌تونیم از برکات حضورش بهره‌مند بشیم!!

در آخر همان‌طوری که در اواخر نسل هفتم، یعنی در سال ۲۰۱۲، شاهد یک ریبوت از این نسخه‌ی زیبا بودیم که البته بیشتر یک ریبوت برای Burnout Paradise بود تا برای need for speed (و یا شایدم بشه گفت یک چیزی بین این دو بود؛ که البته همچنان یک اثر لذت‌بخش و دوست‌داشتنی بود و خود من بالای ۱۰۰ ساعت بازیش کردم و خیلی هم ازش لذت بردم)، در نسل نهم نیز شاهد یک ریمیک و یا ریمستر اساسی از بازی زیبای NFS: Most Wanted 2005 باشیم که مطمئنا به مذاق طرفداران خوش خواهد آمد‌.

دوستان همان‌طور که قطعا خودتون هم مستحضر هستید، نقد منصفانه‌ی یک بازی قدیمی که چندین سال از زمان انتشارش می‌گذره، سختی‌های خاص خودش را دارد.
بنده سعی کردم تا حد امکان با انصاف و عدل با این بازی، که البته یکی از بهترین و لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های زندگی خودم هم بوده، برخورد کنم.
ممنون میشم نمره‌ی پیشنهادی خودتون برای این بازی را در پایین همین صفحه برامون کامنت کنید و اینکه بگید بهترین تجربه‌ی شما از این فرنچایز در کدوم نسخه رقم خورده.

48
0

گیم پلی بازی؛ متنوع و لذت‌بخش

اول از همه تنوع مراحل را در این نسخه بررسی می‌کنیم.

همین‌جا خدمت شما عرض کنم که از نظر تنوع مراحل، گوناگونی ماموریت‌ها، آزادی عمل و … این نسخه حتی از عناوین نسل هشتمی سری هم چند سر و گردن بالاتر قرار داره و از این نظر واقعا فوق‌العاده عمل کرده.

تنوع مراحل در بازی بسیار رضایت بخش بوده و انواع مختلفی را از جمله “رفتن از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر”، “با حداکثر سرعت از یک سری چک پوینت‌ها گذشتن”، “در یک حلقه‌ی مشخص سه بار رانندگی کردن و اول شدن” و یا “مراحلی که فرار یا از بین بردن ماشین‌های پلیس” را شامل میشه؛ چندین و چند نوع مرحله‌ی گوناگون را در خودش جای داده که میشه گفت از این نظر، بهترین نسخه در سری محسوب میشه.

حال آن‌ که یکی از اساسی‌ترین مشکلات دو نسخه‌ی اخیر این فرنچایز، یعنی need to speed:heat و need for speed:payback، همین عدم تنوع در مراحل و تکراری شدن بیش از حد بازی بعد از چند ساعت بازی‌کردن محسوب میشه.
کاشکی سازند‌ه‌های محترم EA بازی‌های قدیمی خودشون را الگو قرار بدن!

تنوع مراحل در بازی بسیار رضایت بخش بوده و انواع مختلفی را از جمله “رفتن از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر”، “با حداکثر سرعت از یک سری چک پوینت‌ها گذشتن”، “در یک حلقه‌ی مشخص سه بار چرخیدن و اول شدن”، و یا “مراحلی که فرار یا از بین بردن ماشین‌های پلیس” را شامل میشه، چندین و چند مرحله‌ی گوناگون را در خودش جای داده که میشه گفت از این نظر، بهترین نسخه در سری محسوب میشه.

برخلاف نسخه‌ی ۲۰۱۲ که مانع‌های متعدد و غیرمنطقی در جای جای بازی، لذت سریع رانندگی کردن را اونم برای یک عنوان آرکید (که قرار نیست خیلی زیاد مهارت محور باشه) از بین می‌برد، موانع و پیچ‌های جاده‌ای در این نسخه در عالی‌ترین شکل ممکن قرار داده شدن به طوری که نه بازی خیلی زیاد آسون باشه، نه خیلی زیاد هم سخت و رو اعصاب!
در نسخه‌ی need for speed: most wanted 2012، بارها پیش اومده بود که کلی از رقیبان مسابقه جلوتر بودم و نزدیک خط پایان، به دلیل ترافیک خیلی شدید و غیرمنطقی بازی، تصادف کرده و مجبور می‌شدم کل مرحله را از سر بگیرم. عین همین اتفاقات را هم هنگام تجربه‌ی burnout paradise مشاهده کرده بودم و واقعا خیلی روی اعصاب بودن.
در کل به شخصه درجه سختی این نسخه، یعنی nfs: most wanted 2005 رو جزو نقاط قوت اون به حساب میارم؛ به طوری که بازی در عین لذت بخش بودن، با چالش‌های متعدد و مختلفی مخصوصا در برخورد با پانزده باس بازی همراه است.

مسیرهای فرعی متعددی در بعضی مراحل و خیابان‌های واقع در مسابقات بازی جای گرفته که بعضا نقش یک میانبر و shortcut داشته و استفاده‌ی درست از آن‌ها می‌تونه شما رو در مرحله‌ای که نهایتا قراره به شکست منتهی بشه، برنده بسازه؛ البته در برخی موارد هم برعکس این قضیه را شاهد هستیم!! بله بعضا مسیرهای فرعی بازی در مسابقات نه تنها میانبر نبوده بلکه به دلیل زمین خاکی یا گلی، طولانی‌تر کردن مسیر مسابقه و یا وجود مانع‌های عجیب و غریب که در بدترین جای ممکن برای بازی‌باز قرار گرفتن، می‌تونه شما را بازنده‌ی اون مسابقه کنه که البته به نوبه‌ی خودش بسیار خوب کار شده و به چالش‌های موجود در بازی اضافه می‌کنه.
به شخصه خیلی وقت‌ها ترجیح می‌دادم از این میانبرها استفاده نکنم چون عموما به ضررم تموم می‌شدن!
در کل برای استفاده‌ی مناسب از این میانبرها، بازی‌باز باید تجربه کسب می‌کرد و به خاطر می‌سپرد که کدوم میانبرها به درد بخورن و کدوم‌ها نه که به شخصه این را یک ویژگی چالش برانگیز بسیار مثبت به حساب میاورم.

اولین نسخه از سری need for speed که در آن شاهد تعقیب و گریز بین بازیکن و پلیس بودیم، نسخه‌ی need for speed III: hot pursuit 1998 است که البته در نسخه‌ی need for speed: most wanted 2005 با گذشت هفت سال، گسترش فوق العاده‌ای رو در سیستم تعقیب و گریز شاهد هستیم که بازم از نکات مثبت متعدد این عنوان محسوب می‌شود.

بخش نسبتا زیادی از مراحل این نسخه، به تعقیب و گریز و یا از بین بردن ماشین‌های پلیس اختصاص داره.
به شخصه هنگام تجربه‌‌ی آخرین نسخه‌ی این سری یعنی need for speed: heat، بزرگ‌ترین مشکلی که با تم شب بازی، یعنی مواقعی که مسابقات غیرمجاز برگزار می‌شن دارم، اینه که بازی ابدا هیچ راه موثر و مفیدی برای فرار و خلاص شدن از دست ماشین‌های پلیس که از زمین و زمان سر بازیکن خراب می‌شن نمی‌ذاره!! مخصوصا در هیت و درجه‌ تعقیب‌های بالا عملا فرار از دست پلیس غیرممکن می‌شه!
اما در این نسخه راه‌حل‌ها و امکانات فوق‌العاده جذاب و متنوعی برای این مسئله ترتیب داده شده.
اولا وقتی از دید رس پلیس‌ها خارج شدین و فرار کردین، می‌تونین وارد یک سری مناطق خاص که در سرتاسر محیط بازی تعبیه شده (مثل کوچه‌های بن‌ بست و یا همون مسیرهای فرعی و میانبرها که خدمتتون عرض کردم) بشین و در اونجا بمونین و مخفی بشین تا آبا از آسیاب بیفته و پلیس‌های زحمتکش هم برن پی کارشون و دست از سر شما بردارن و بتونین همچون پیش به تخطی از قانون و سرعت غیرمجاز در جاده‌ها بپردازید!!!
ثانیا می‌تونین از اجزای محیطی مختلفی مثل شاب چوبی یک مغازه، پمپ بنزین، منبع بزرگ آب و یا حتی الوار و چوب‌هایی که توسط یک کامیون حمل میشن، استفاده کنید و از آن‌ها کمک بگیرین تا دمار از روزگار ماشین‌ پلیس‌های بخت برگشته درآورده و اون‌ها رو به دیار باقی بفرستین!!

می‌تونین با کمک این الوار، مسیر حرکت پلیس‌ها رو مسدود کنین و راحت‌تر خودتون رو از مخمصه نجات بدین.

نکته‌ی مهم در زمینه‌ی تعقیب و گریز بین پلیس و بازیکن در این نسخه، این هست که هرچه هیت و درجه‌ی تحت تعقیب بودن بازیکن بالاتر بره، با پلیس‌های گردن کلفت‌تر و زیرک‌تری روبه‌رو میشه که البته این سخت‌تر شدن، قطعا با افزایش هیجان برای بازی‌باز نیز همراه خواهد شد.
در کل فرار از ماشین پلیس‌های موجود در هیت و درجه‌‌ی تحت تعقیب اول خیلی راحته ولی کافیه که همین تعقیب و گریز مدتی طول بکشه و در این حین، هیت شما بالاتر بره و پلیس‌ هم زنگ بزنه به دوستاش در اتاق فرمان! و ازشون درخواست کمک و پشتیبانی کنه! خیلی سریع و در عرض چند ثانیه با ماشین‌های شاسی بلند غول پیکری مواجه می‌شین که در جلو و عقب شما سطح خیابون رو مسدود می‌کنن!
و یا حتی ماشین‌های اسپورت سیاهه ترسناکی دنبالتون میفتن که فرار کردن از دستشون ابدا آسون نخواهد بود.
در کل عملکرد بازی در زمینه تعقیب و گریز، باز هم بهترین در کل سری است و بازی، هم لوازماتی برای فرار کردن از دست پلیس رو به حد کافی در دسترس شما قرار میده و هم پلیس‌های نسبتا قوی و مجهزی رو به سراغتون می‌فرسته که برای بازیکن چالش برانگیز محسوب میشن.

یکی از ویژگی‌های خیلی مفید و کارآمد بازی، اینه که می‌تونین موقعیت خودتون در بازی را ریست کنین و مثلا اگر از مسیر مسابقه خیلی زیاد منحرف شدین، دوباره خیلی زود برگردین به مسیر اصلی و به این ترتیب به خاطر یک اشتباه، شانس برنده شدنتون به کلی از بین نره.
جدا از اینکه در نسخه‌های جدید این فرنچایز، حسابی نبود این ریست کردن به چشمم میاد، ولی این نسخه یک مشکل و شایدم باگ در این مکانیسم داره و اون هم اینه که اگه تحت تعقیب پلیس باشین و این دکمه ریست رو بزنید، یهو علامت busted در صفحه‌ی نمایش پدیدار میشه و می‌بینین که پلیس‌ها دور تا دور شما رو احاطه کردن و اومدن که کف بسته شما رو ببرن و تحویل مجری قانون بدن!!!
هرچند که ایراد بزرگی محسوب نمیشه این نکته ولی خب عملا اون ریست کردن را در جاهای زیادی از بازی (باتوجه به اینکه در طی بازی و حین انجام مراحل زیاد تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیریم) غیرقابل استفاده می‌کنه.

این نسخه یک مشکل و شایدم باگ داره و اون هم اینه که اگه تحت تعقیب پلیس باشین و دکمه‌ی ریست موقعیت ماشین رو بزنید، یهو علامت busted در صفحه‌ی نمایش پدیدار میشه و می‌بینین که پلیس‌ها دور تا دور شما رو احاطه کردن و اومدن که کف بسته شما رو ببرن و تحویل مجری قانون بدن!!!

از نظر داشتن کشش برای به اتمام رساندن بازی، که هم می‌تونه تحت تاثیر گیم پلی یک بازی باشه و هم تحت تاثیر داستان، بازی واقعا واقعا برای یک عنوان ریسینگ بی‌نظیر عمل کرده که در زیر برای شما توضیح میدم منظورم از این حرف چیه:
اولا پرولوگ و شروع بازی که واقعا شگفت انگیزه و با چند سری مسابقه‌ی جذاب و اون ماشین BMW M3 GTR معروف و دوست داشتنی این نسخه، به بازیکن نشون میده که قراره چه تجربه‌ی لذت بخشی را براش رقم بزنه‌.
آنتاگونیست اصلی بازی یعنی razor (جالبه که razor معنی ریش‌ تراش میده و این کاراکتر هم صورتش هیچ ریشی نداره!!!) قبل از شروع مسابقه، ماشین مارا دستکاری میکنه و باعث خرابی اون میشه و اونو از چنگمون در میاره.

رانندگی با این BMW M3 GTR، که یکی از فوق العاده‌ترین طرح‌های بدنه در بین ماشین‌ها، در مقایسه با کل بازی‌های ریسینگ رو شامل میشه، یکی از فوق العاده‌ترین و لذت بخش‌ترین تجربیات زندگی من را در دوران نوجوانی رقم زده بود.

برای بدست آوردن دوباره‌ی این ماشین (BMW M3 GTR) باید پونزده باس که در لیستی به اسم black list گنجانده شدن را شکست بدیم و اگه خوش شانس هم باشیم، در این حین ماشین هر کدومشون را هم به صورت رایگان و بعد از شکست باس بدست میاریم که خودش یک انگیزه‌ی فوق العاده برای ادامه دادن بازی و همچنین شکست هر باس محسوب میشه.
البته اگه نتونستین بعد از شکست باس در سیستم جوایز، ماشینشو به دست بیارین، می‌تونین به گاراژ و فروشگاه ماشین موجود در بازی مراجعه کرده و ماشین اون باس رو که الان دیگه قابل خرید شده، تهیه کنید.
در کل در هنگام شروع بازی، اکثر آیتم‌ها و ماشین‌ها برای خرید موجود نیستن و بعد از پیروزی در مسابقه‌ی با هر باس، قطعات و آیتم‌ها و ماشین‌های جدیدی برای شما باز و قابل دسترس خواهند شد که همین خودش یک حس انگیزه‌ی فوق‌العاده موثر برای پیشرفت و ادامه دادن بازی برای شما به ارمغان میاره که نهایتا اثری به غایت لذت بخش و اعتیادآور رو پدید آوردن.

همان‌طور که در بالا هم اشاره شد، سیستم پاداشی که به صورت شانسی عمل میکنه در بازی تعبیه شده و بعد از هر باس بازی قرار گرفته و به این صورت هست که برای شما ۶ تا گزینه قرار میده که می‌تونین دو تاش رو انتخاب کنین.
جایزه‌ی سه تاش که سمت چپ قرار گرفتن، غیرقابل پیش‌بینی هست و نامشخصه ولی ماهیت سه تای دیگه که عموما شامل یک قطعه‌ی افزایش دهنده و enhancer برای ماشین به حساب میان، مشخص هست.

کاشکی این سیستم فوق العاده در بازی‌های اخیر این استودیو هم وجود داشت. واقعا یادش بخیر که وقتی از بین این دوتا جایزه، یکیش ماشین باس در میومد، می‌خواستم از خوشحالی بال در بیارم و پرواز کنم! هرچند که نرفتم و زمین موندم تا نسخه‌های بعدی این فرنچایز رو هم تجربه کنم و شاهد افت چشمگیر این سری در سال‌های اخیر باشم!

سیستم پاداشی که به صورت شانسی عمل میکنه در بازی تعبیه شده و بعد از هر باس بازی قرار گرفته و به این صورت هست که برای شما ۶ تا گزینه قرار میده که می‌تونین دو تاش رو انتخاب کنین.

از داشتن انگیزه برای به اتمام رسوندن بازی خدمتتون گفتم، اینکه برای رسیدن به ماشین فوق العاده‌ پر سرعت BMW M3 GTR بازیکن مشتاقِ که هرچه زودتر برسه به بالای این بلک لیست و اون razor لعنتی را هم شکست بده و ماشینی را که با دوز و کلک از چنگمون در آورده بود را پس بگیره.
این وسط ولی یک نکته‌ی منفی خیلی خیلی بزرگ در بازی دیده میشه که اگه می‌تونستم تنها یک ایراد از بازی بگیرم، همینو می‌گفتم و به شخصه خیلی خیلی باهاش مشکل داشتم و همون موقع که بازیش کردم یعنی حدودا یازده سال پیش، حسابی حالمو گرفت؛ به طوری که هیچ وقت، هیچ وقت از یادم نمیره و هر وقت خاطرش میفتم دوباره حرص می‌خورم و اعصابم خراب میشه!!

مراحل اولیه‌ی بازی (یا به عبارتی همون پرولوگ بازی) با BMW M3 GTR شروع میشه که همون جور که گفتم رانندگی با این ماشین و مسابقه دادن با اون فوق‌العاده لذت بخشه و قطعا روی هیچ ماشینی در بازی به اندازه‌ی همین BMW M3 GTR کار نشده.
بازی خیلی زود و مثلا در عرض سه_چهار دقیقه (بدون احتساب کات سین‌ها و صحنه‌های سینمایی) این ماشین خفن رو از شما می‌گیره و شما رو مجاب می‌کنه که تلاش کنین و بازی را به اتمام برسونین و این ماشین رو پس بگیرین.

تنها کار جذابی که با این ماشین میشه انجام داد، یکی همون دو_سه مرحله‌ی اول و proluge بازیه یکی هم مرحله‌ی آخر فرار از پلیس‌ها یعنی epilogue بازی!!!
حیف از پتانسیل این ماشین با ابهت که اینجوری تلف شد! حیف.

همانند بقیه‌ی نسخه‌های نید فور اسپید، در این نسخه هم بازی‌باز می‌تونه از نیتروژن برای سرعت بخشیدن به حرکت ماشین استفاده کنه که البته یکی از مهم‌ترین و حیاتی‌ترین آیتم‌های این بازی و در کل تمام نسخه‌های سری نید فور اسپید محسوب میشه و استفاده‌ی درست و به‌جا از اون، می‌تونه ضامن برنده شدن شما در مسابقه باشه و در نقطه‌ی مقابل، هدر دادن اون می‌تونه منجر به شکست شما در مسابقه بشه.
یکی از نکات خلاقانه‌ی موجود در این نسخه اینه که هنگام استفاده از نیتروژن، صفحه‌ی بازی مات میشه و نور تشعشع شده از چراغ‌ها هم یه حالت تاری پیدا میکنه که خیلی خیلی زیاد نکته جالبی هست و گویای خلاقیت سازندگان بازی است، چرا که با تار شدن و مات شدن تصویر، حس سرعت گرفتن ماشین هرچه تمام‌تر به بازی‌باز منتقل میشه و به غوطه‌وری و فرو رفتن بیشتر اون در بازی منجر میشه.

نکته‌ی منحصر به فرد دیگر این بازی، سیستم speed breaking هست که یه چیزی تو مایه‌های همون bullet time عناوین راک‌استار محسوب میشه و برای چند لحظه، سرعت بازی را تا حد خیلی زیادی کم میکنه که برای دریفت کشیدن و یا پیچیدن و عوض کردن مسیر به شدت کمک کننده است و به نظرم برای یک عنوان ریسینگ آرکید نکته‌ی خیلی خیلی مثبتی محسوب میشه؛ هرچند که در برخی از نسخه‌های دیگر این سری، مثل nfs: carbon و nfs: underground 2 هم این ویژگی دیده میشه، ولی بنظرم در این نسخه خیلی بهتر و کارآمدتر طراحی شده.

سایه پردازی در محیط بازی واقعا فوق العاده است و در حین رانندگی در اتوبان‌ها، سایه‌ی درخت‌های اطراف جاده به زیبایی هرچه تمام‌تر بر روی زمین نقش می‌بنده.

در بخش آخر بررسی گیم‌پلی این بازی، میریم به سراغ هوش مصنوعی این عنوان.
در کل هوش مصنوعی در یک بازی ریسینگ، خیلی خیلی مهمه و اگه ضعیف کار بشه می‌تونه کل تجربه‌ی بازی‌باز را از بازی خراب کنه.
در این نسخه، همانند سایر عناوین نید فور اسپید، هوش مصنوعی دیگر رانندگان و همچنین هوش مصنوعی پلیس‌های بازی، در سطح نسبتا خوبی طراحی شده؛ هرچند که خالی از اشکال هم نیست.
برای مثال، به شخصه دیدم که باس در حین مسابقه مسیر رو کلا اشتباه بره و کلی هم بیفته عقب! بعد از اون طرف هم به شکل ناعادلانه‌ای با سرعتی چندبرابر ماشین من شتاب بگیره و دوباره اختلاف مسیر بینمون از بین بره!
و یا اینکه برام پیش اومده که پلیس‌ها از جایی که نباید دیده بشم، من را دیدن و یا در جایی که باید دیده بشم، من را ندیدن!!!
در کل این مشکلات در همه‌ی بازی‌ها، مخصوصا عناوینی که برای نسل ششم بازی‌های رایانه‌ای ساخته شدن، به چشم میاد و اونو اصلا به عنوان نقطه‌ی ضعف بزرگی به حساب نمیارم. ولی خب در کل گفتنش را هم لازم دیدم.

بازتاب نور خورشید بر سطح آسفات‌ها و جاده‌ها واقعا جذاب و شگفت انگیزه. اکثر محیط‌ها و جاده‌های بازی حالتی پاییزی دارند.

گرافیک بازی؛ کهنه ولی هم‌چنان دوست داشتنی

در این بخش، اول از همه میریم به سراغ طراحی شهر بازی و در واقع محیط مسابقات، که در یک بازی جهان آزاد، عنصر مهم و اصلی به حساب میاد.

بازی در شهری خیالی به نام rockport جریان داره که از سه بخش اصلی تقسیم شده: جنگل رُز، ساحل کمدن و داون تاون.

برای عنوانی که در سال ۲۰۰۵ عرضه شده، تنوع ساختمان‌ها فوق العاده خوبه. به شخصه وقتی چند روز پیش، دوباره به سراغ تجربه‌ی بازی رفتم تا بتونم نقد بهتری ازش داشته باشم (فکر می‌کنم از آخرین تجربه‌ام از این نسخه، یه ده سالی ‌می‌گذره، البته همون موقع پشت سر هم و بدون وقفه سه_چهار دفعه تا انتهاش رفتم و فتحش کردم و حسابی هم لذت بردم)، مطمئن بودم به دلیل قدیمی بودن بازی، با تنوع بسیار پایینی در ساختمان‌های محیط مواجه خواهم شد که البته برخلاف انتظارم بازی واقعا منو شگفت زده کرد. نه که بگم مثلا تنوع ساختمان‌های بازی خیلی خاص و شگفت انگیز بوده، نه، ولی برای عنوانی که ۱۶ سال پیش ساخته شده واقعا مناسب، کافی و رضایت بخش هست.

سایه پردازی در محیط بازی واقعا فوق العاده است و در حین رانندگی در اتوبان‌ها، سایه‌ی درخت‌های اطراف جاده به زیبایی هرچه تمام‌تر بر روی زمین نقش می‌بنده که در آن زمان، یعنی زمان انتشار بازی، واقعا نکته‌ی بسیار مثبتی محسوب می‌شده.

از طرف دیگه، متاسفانه در هنگام ظهر، نور آفتاب بازی به شدت غیرطبیعیه (مثلا در مقایسه با دیگر عناوین جهان آزاد وقت از جمله gta: san andreas) و باور کنید این را ابدا در مقایسه با بازی‌های امروزی نمیگم و این احساس را از همون روزای اولی که بازی رو تجربه کرده بودم، که چیزی حدود یازده سال پیش میشه، بهش داشتم و هنوزم در خاطرم باقی مونده؛ این نور غیرطبیعی باعث میشه محیط بازی در هنگام ظهر خیلی زیاد زرد به نظر برسه که واقعا توی ذوق میزنه و بعد یک مدت می‌تونه خسته کننده باشه برای چشم.
البته در کنار این قضیه، انعکاس و بازتاب نور خورشید بر سطح آسفات‌ها و جاده‌ها واقعا جذاب و شگفت انگیزه.
در کل باید بگم که از نظر تنوع آب و هوایی بازی عملکرد خیلی خوبی را از خودش بروز میده‌ (برای عنوانی که حدودا ۱۶ سال پیش عرضه شده) و البته یک مشکل کوچیک اینجا به چشم می‌خوره اون هم اینه که بازی سوییچ خیلی خوبی بین آب و هواهای مختلف انجام نمیده و اکثر زمان بازی در نزدیک ظهر جریان داره (که متاسفانه منم همان‌ جوری که گفتم از نور آفتابی که هنگام ظهر در بازی نمایش داده می‌شد واقعا اذیت می‌شدم؛ هرچند که ابدا قرار نیست به این خاطر نمره‌ای ازش کم کنم؛ به هر حال تکنولوژی‌های اون موقع محدویت‌های خاص خودشون را داشتن و این چیزی که گفتم صرفا احساس و نظر شخصی خودم به نور پردازی در هنگام ظهر بود.)

البته یک نکته‌ی عجیب و غریب از نظر آب و هوایی در بازی دیده میشه و اون هم اینه که در هنگام ظهر و زیر آفتاب، موقعی که توسط ماموران پلیس شناسایی می‌شید، به طرز عجیبی یهو غروب میشه و آسمونم ابری!!!

نقشه و مپ بازی و محیط‌ها و مسیرهایی که مسابقات در آن جریان داره، نه تنها بین نسخه‌های مختلف سری بلکه بین تمامی عناوین ریسینگ و مسابقه‌ای، زبان ‌زد هست و شاهد طراحی بسیار مناسبی برای محیط مسابقات خیابانی بازی هستیم.

عموم مناطق بازی حالتی پاییزی و یا تابستانی دارن و در اطراف اکثر اتوبان‌ها هم درخت‌های کوچک و یا بزرگی قرار گرفته که من دقت کردم کلا دو نوع اصلی درخت در بازی وجود داره که یک نوعش کاملا برگاش سبز بود و دیگری هم از برگ‌های زرد و نارنجی تشکیل شده که البته القای حس پاییزی هم بیشتر از همه در بازی بر عهده‌ی این نوع درخت هست. در کل مثل اکثر نسخه‌‌های نید فور اسپید، این نسخه‌ هم دارای محیطی چشم نواز و دلچسب بوده که بازیکن ابدا احساس خستگی بهش دست نمیده و کاملا از بودن در آن لذت می‌بره.
البته از نظر تنوع آب و هوایی، گستردگی‌ای همچون نسخه‌ی need for speed: run که مثلا شامل مناطق برفی هم بود، شاهد نیستیم؛ البته بازم همان‌طور که گفتم به مقتضای سال انتشار، بازی عالی عمل کرده و ابدا در این زمینه ایرادی بهش وارد نیست.

نقشه و مپ بازی و محیط‌ها و مسیرهایی که مسابقات در آن جریان داره، همان‌طور که قبلا هم اشاره‌ی کوچکی بهش داشتم، نه تنها بین نسخه‌های مختلف سری بلکه بین تمامی عناوین ریسینگ و مسابقه‌ای، زبان ‌زد هست و شاهد طراحی بسیار مناسبی برای محیط مسابقات خیابانی بازی هستیم که بالانس خیلی خوبی دارن و باعث میشن در عین حال که بازی‌باز از سرعت بالای خودروها لذت می‌بره، با چالش‌های متفاوتی هم در حین رانندگی روبه‌رو باشه.

طراحی فیزیکی ماشین‌های بازی در یک کلام خیلی خیلی محشر و عالی کار شده که عینا نسخه‌ی برگرفته شده‌ی واقعی از ماشین‌های آن زمان محسوب می‌شدن؛ البته ماشین‌های آن دسته از کمپانی‌هایی که بازی لایسنسشون را در اختیار داشته و همان‌طور که می‌دانید اثری از ماشین‌های شرکت فراری در این عنوان نید فور اسپید هم به چشم نمیاد.
مجموعا بازی چیزی بین ۴۰ تا ۵۰ ماشین مختلف را شامل میشه (در نسخه‌های مختلف، تعداد ماشین‌‌ها مختلفه و ورژن جدید و آخر بازی چند ماشین بهش اضافه می‌کنه) که از تنوع خیلی خوبی برخوردار هستن و همچنین اختلاف سرعت و قدرت و هندلینگ در آنها به خوبی دیده می‌شود.

گرافیک بازی در روزهای آفتابی خنده‌ داره و مثلا چندین مرتبه شاهد این بودم که وسط یک تکه آبی آسمان، بخش سفید بزرگی مشاهده می‌شد!

 

شخصی سازی ماشین‌ها یکی از ویژگی‌های اصلی و بارز تعداد زیادی از نسخه‌های نید فور اسپید محسوب میشه. شخصی سازی در این نسخه، به سه بخش اصلی parts، performance و visuals تقسیم میشه.

اول از همه میریم به سراغ بخش parts که شامل قطعاتی برای بزک کردن ماشین و افزایش زیبایی بصری اون میشه.
در این بخش، شما می‌تونید سپر ماشین، کاپوت، رینگ و لاستیک‌ها، سقف ماشین و در کل تقریبا تمام بخش‌های ماشین رو طبق سلیقه‌ی خودتون تغییر بدین که واقعا نکته‌ی فوق‌العاده‌ای محسوب میشه و همچنین کیفیت بافت‌ها هم در سطح خیلی خیلی خوبی قرار داره و بازی در این زمینه نمره‌ی کامل میگیره.

بخش performance هم شامل قطعات و انجین‌های مختلفیه که برای enhancement و بهبود عملکرد ماشین و افزایش سرعت و قدرت اون مورد استفاده قرار می‌گیرن که می‌تونن حتی در دریفت بازی و راحت‌تر پیچیدن هم تاثیر گذار باشن.
البته همون‌طور که ذکر کردم، همه‌ی پارت‌ها و افزایشگر‌ها در ابتدای بازی در دسترس نیستند و به مرور و با شکست باس‌های مختلف یکی یکی آزاد و قابل خرید میشن.

در نهایت میریم سراغ بخش آخر قسمت شخصی سازی که چیزی نیست جز بخش visual. در این قسمت شما می‌تونید رنگ پوسته‌ی ماشین، رنگ شیشه و پنجره‌ها، رنگ قاپ لاستیک‌ها، طرح‌ها و رنگ‌آمیزی‌های مختلف برای ماشین و در کل شخصی‌ سازی‌های مختلفی رو شاهد باشید.

از نظر گرافیکی یک نکته‌ای وجود داره که لازم دیدم ذکر کنم؛ البته قبلش بازم تاکید میکنم برای عنوانی که ۱۶ سال از زمان عرضه‌‌ی آن گذشته ابدا نقطه ضعف محسوب نمیشن اینا ولی خب ما داریم امروز این بازی رو نقد می‌کنیم، پس اشاره کردن بهشون هم خالی از لطف نیست؛
این‌که ماشین‌های پلیس به طرز خیلی عجیب و شگفت‌آوری تخریب میشن! یعنی شما به سمت چپ ماشین پلیس اصابت میکنی بعد می‌بینی که سمت راست و کاپوت و صندوق عقب ماشین پلیس هم تخریب میشه و به فنا میره و ازش دود سیاه خارج میشه!
یا مثلا برای فرار از دست پلیس‌ها به یک پمپ بنزین حمله‌ور میشی، پمپ بنزین منفجر میشه، ماشین‌های پلیس میرن هوا، و تو سالم و سُر و مُر و گنده از اونجا خارج میشی! انگار نه انگار همین چند لحظه پیش، چند گالن بنزین زیر پات مشتعل کردی!!

کیفیت بصری کات‌سین‌ها هم در سطح خوبی قرار داره، هرچند که سطح پوشش بازیگر‌های این کات‌سین‌ها، با شغل و پیشه‌‌ی اون‌ها هم‌خوانی نداره و واقعا از دیدن خانم‌ پلیس‌های محترم بازی، خجالت زده شدم!!!!

این وسط یک میای مهربون هم وجود داره که دوست و همکارمونه و اتفاقا موقع شروع بازی هم میاد و یه سلام و عرض ادبی میکنه و میگه که بچه‌های خوبی باشین و فقط هنگام بازی کردن با نید فور اسپید سرعت غیرمجاز داشته باشین نه تو کوچه و خیابون و محله‌ی شهرتون!!!
دستش درد نکنه، خیلی هم درست میگه ایشون البته!
همچنین در حین بازی، اون خانمی که صداش همش پخش میشه و میگه اینکارو بکن، اون کارو نکن، همین میا جان هستن.

بازی شامل باگ‌های متعددی میشه که البته تعدادشون خیلی خیلی اندک هست و هیچ کدوم هم game breaking نیستن و هیچ خلل خاصی در تجربه‌ی بازی‌باز به وجود نمیارن.

از شوخی که بگذریم، شایان ذکر است که گرافیک آسمان بازی در روزهای آفتابی واقعا خنده داره و مثلا چندین مرتبه شاهد این بودم که وسط یک تکه‌ی آبی آسمان، بخش سفید بزرگی مشاهده می‌شد!
چرا آخه؟!
شما که آسمانی آبی رنگ به این قشنگی تونستین در بازی بذارین، دیگه چرا وسطش را سفید رنگ کردین؟!

موقع شروع مسابقه، وقتی که هنوز در جایگاه و پلتفرم آغازین ایستاده‌ هستیم، اگه شروع کنیم به گاز دادن، در اثر اصطکاک به وجود آمده بین لاستیک خودرو و آسفالت، یک دود سفید رنگی خارج میشه که خیلی باحاله و از گرافیک نسبتا خوبی برخورداره و در کل یکی از ده‌ها نکته‌ی مثبت گرافیکی بازی محسوب میشه.

نمی‌دونم مثل اینکه قرار بوده نور آفتاب رو نشون بده! ولی واقعا کاشکی نمی‌کردن همچین کاری را!

صحنه‌ی ورودی باس‌ها به میدان مسابقه به عنوان بخشی از کات‌سین‌های بازی واقعا عالی و باحاله و کاملا برای القا و به وجود آوردن هیجان برای باز‌ی‌باز قبل از شروع مسابقه، موثر واقع میشن.
هرچند گاهی باگ‌های خنده داری هم در آن‌ها به چشم می‌خوره؛
مثلا یه بار دقیقا در یک انیمیشین مشاهده کردم که یک ماشینی اومد و با سرعت برخورد کرد به ماشین باس مسابقه ولی انگار نه انگار!! هردوتا ماشین عین قبل به مسیر خودشون ادامه دادن.
البته چون نکته‌ی مهمی هست بازم بر آن تاکید میکنم؛ این‌که به خاطر این مسائل ابدا قرار نیست از بازی نمره کنم و این‌ها برای یک بازی که ۱۶ سال پیش عرضه شده مشکل خاصی به حساب نمیان.

موقع شروع مسابقه، وقتی که هنوز در جایگاه و پلتفرم آغازین هستیم، اگر شروع کنیم به گاز دادن، در اثر اصطکاک به وجود آمده بین لاستیک خودرو و آسفالت یک دود سفید رنگی خارج میشه که خیلی باحاله و از گرافیک نسبتا خوبی هم برخورداره و در کل یکی از ده‌ها نکته‌ی مثبت گرافیکی بازی محسوب میشه.

 گرافیک فنی؛ با گذشت پانزده سال همچنان دارای مشکل

از دید فنی، بنده وظیفه دارم بازی را باتوجه به سخت‌افزارهای مرسوم و موجود زمان عرضه‌ی بازی بررسی کنم؛ وگرنه مشخصه که بازی با کارت‌های گرافیک سری بیست و یا سی انویدیا و هشت تا شانزده گیگ رم و به همراه یکی دو تا مود گرافیکی، کاملا بدون مشکل اجرا خواهد شد!
سیستم‌های معمول زمان عرضه‌ی بازی نهایتا رمشون ۱۲۵ بود یا ۲۵۶! و بازی واقعا بهینه‌سازی خوبی نداشته و پولیش نبوده!
از کسایی که اون موقع بازی را تجربه کردن سوال کنید قطعا متوجه می‌شید که اکثرا با تظیمات گرافیکی بسیار پایینی بازی را به اتمام رسوندن.
از نظر ثبات نرخ فریم هم بنده که نسخه‌ی رایانه‌های شخصی بازی را در سه سیستم مختلف تجربه کردم، شاهد عدم ثبات در نرخ فریم در جاهای متعددی بودم و لگ‌های زیادی را در بازی مشاهده کردم (برای اطمینان بیشتر حتی چندتا گیم پلی در یوتویب هم مشاهده کردم و داخل آن‌ها هم شاهد لگ‌های متعددی بودم.)

همان‌طور که در بخش گیم‌پلی هم متذکر شدم، بازی شامل باگ‌های متعددی میشه که البته تعدادشون خیلی خیلی اندک هست و هیچ کدام هم game breaking نیستن و هیچ خلل خاصی در تجربه‌ی بازی‌باز به وجود نمیارن؛ در کل از نظر باگ، باتوجه به تاریخ عرضه‌ی بازی، به جز یک مورد خاص که در بخش گیم‌پلی ذکر کردم، هیچ مشکل خاص و بزرگ دیگه‌ای مشاهده نمیشه و عمده‌ی مشکلات فنی بازی در همون عدم ثبات نرخ فریم و لگ و پولیش نشدن خلاصه میشه.

صداگذاری؛ جذاب، لذت‌بخش و غیرقابل وصف

طبق سنت همیشگی سری بازی‌های نید فور اسپید، این نسخه‌ هم از ساندترک‌ها و موزیک‌های فوق‌العاده‌ای تشکیل شده که از تنوع بالایی هم برخوردار هستند و از این نظر هم سازندگان سنگ تموم گذاشتن.

در حین مسابقات، در مواقعی که تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیریم و یا زمانی که از دست آن‌ها فرار می‌کنیم، در منوهای بازی و خلاصه در همه جا آهنگ‌های فوق‌العاده‌ای پخش میشه که کاملا هم با تم و فضای اون لحظه هماهنگ هستن و بدون شک از نظر صداگذاری بازی نمره‌ی کامل دریافت میکنه.

صدا گذاری انجین و موتور ماشین‌ها هم هرچند که در حد عناوینی مثل فورتزا هورایزن نیست (و توقعی هم ازش نمیره که باشه)، خیلی خوب کار شده و ایراد خاصی به آن وارد نیست.

این بزرگوار razor هستن، آنتاگونیست اصلی بازی که خیلی هم پر مدعاست. جالبه که razor معنی ریش تراش میده و این کاراکتر هم صورتش هیچ ریشی نداره:)

داستان: دارای اشکال ولی کافی و مناسب

در کل داستان برای یک بازی ریسینگ و مسابقه‌ای، نکته‌ی خیلی مهمی محسوب نمیشه و همین که بازی‌باز یک انگیزه‌ی درونی برای به اتمام رساندن بازی در خودش ببینه کافی است که البته من در بخش گیم پلی هم ذکر کردم، بازی از این نظر عملکرد خیلی خوبی داشته و بازی‌باز مشتاق هست تا به پایان برسه و ماشین اصلی بازی رو دریافت کنه.
اکثر داستان بازی، با سکانس‌های سینمایی از پیش تعیین شده که البته عموما در مراحل ابتدایی قرار داده شدن تعریف میشه. لازم به ذکره که این کات‌سین‌ها از دید اول شخص روایت میشن.
کیفیت کات‌سین‌ها خیلی خوب کار شده و از مدل‌ها و بازیگران مختلفی در این بخش استفاده شده که علاوه بر میا (که قبلا ازش اسم بردم)، کاراکتر و بازیگر شخصیت razor هست که نقش مهمی رو در بازی داره.
بازی بازیگرها یکم مسخره و بچه‌گانه به نظر میرسه ولی صدا گذاری آن‌ها در وضعیت بهتری قرار داره.
در کل از نمایشی که در کات‌سین‌ها دیدم، کاملا مشخص بود که بازیگرها وکاراکترها (مخصوصا razor و cross) دارن حداکثر تلاششون رو می‌کنن که خودشون رو جدی و پرتنش نشون بدن و همین یکم خنده دار به نظر می‌رسید؛ مخصوصا کاراکتر razor که ادعای خالصه واقعا!!!

البته که اگر یک بازی ریسینگ، کلا هیچ داستانی هم نداشته باشه، بازم نقطه ضعف خاصی حساب نمیشه؛ آن هم تازه یک بازی که ۱۶ سال پیش ساخته و عرضه شده.
لذا بازی nfs: most wanted از نظر داستانی هم به نسبت یک بازی ریسینگ، خیلی خوب عمل کرده‌.

خوشبختانه این ماشین در دیگر نسخه‌های نید فور اسپید، از جمله nfs: carbon و یا حتی nfs: heat هم دیده میشه و در اونجا هم می‌تونیم از برکات حضورش بهره‌مند بشیم!!

در آخر همان‌طوری که در اواخر نسل هفتم، یعنی در سال ۲۰۱۲، شاهد یک ریبوت از این نسخه‌ی زیبا بودیم که البته بیشتر یک ریبوت برای Burnout Paradise بود تا برای need for speed (و یا شایدم بشه گفت یک چیزی بین این دو بود؛ که البته همچنان یک اثر لذت‌بخش و دوست‌داشتنی بود و خود من بالای ۱۰۰ ساعت بازیش کردم و خیلی هم ازش لذت بردم)، در نسل نهم نیز شاهد یک ریمیک و یا ریمستر اساسی از بازی زیبای NFS: Most Wanted 2005 باشیم که مطمئنا به مذاق طرفداران خوش خواهد آمد‌.

دوستان همان‌طور که قطعا خودتون هم مستحضر هستید، نقد منصفانه‌ی یک بازی قدیمی که چندین سال از زمان انتشارش می‌گذره، سختی‌های خاص خودش را دارد.
بنده سعی کردم تا حد امکان با انصاف و عدل با این بازی، که البته یکی از بهترین و لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های زندگی خودم هم بوده، برخورد کنم.
ممنون میشم نمره‌ی پیشنهادی خودتون برای این بازی را در پایین همین صفحه برامون کامنت کنید و اینکه بگید بهترین تجربه‌ی شما از این فرنچایز در کدوم نسخه رقم خورده.

48
0

 

 

 

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “Need for Speed : Most Wanted”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

© Nima Nezhadi